Sunday, August 12, 2007
حق توهین کردن به کسی رو نداری که هیچ ،
حق دلگیر شدن هم نداری !
زمونه ست که گه و کس شعر شده
رفاقتا بوی شاش می دن نا جووور
فارغ کنی خودت رو از همه راحت تری
سرت تو لاک خودت
بقیه هم مث تو
تو هم یکی مث بقیه
تو که خودت هم ته قرصی های عالمی
مالیخولیا
پارانویا
شیزوفرنیا
یا هرچی ...
اینا دیگه هیچ رقمه چیزای جدید و عجیب و غریب این زمونه نیستن !
هه !
حتی از مد هم افتادن دیگه
خاک بر سرت که همه چیت دموده ست !
حالا جدی این کس شعرا رو می گی که چی !؟
یعنی می خوای بفهمی که حقی واسه ناراحت شدن نداری ؟!
خوب فهمیدی ! که چی حالا !؟
یعنی می خوای بگی شل کن خودت رو ! بذار راحت بره ! راحت بیاد !؟
تو که شل خدایی هستی !
می خوای داد بزنی !؟
خوب بزن تا پاره شی ! می خوای داد بزنی که چی بگی !؟
می خوای بگی آ آ آخ ... کجات !؟
هان !؟