یادتون میاد بچه گی - چاکریم آقای نوید - و کنجکاوی های کودکانه در باب چطور بدنیا اومدن مون و جوابایی مثل اینکه یه روزی از خواب بیدار شدیم و خدا تو رو برامون فرستاده بود و ... که هیچ وقت متقاعدمون نمی کرد ...
یه کم که بزرگتر شدیم فهمیدیم که در مؤمنانه ترین! حالتش - که یعنی خدا هم تو بازی باشه - خدا همینطور الکی و ییهو! ما رو تو یه سبد! بدنیا نفرستاده و به دنیا اومدن ما حاصل صکث پدر و مادرمون بوده و فراهم شدن کلی شرایط دیگه یا فراهم نشدن شون! که حالا موضوع بحثم نیستن ؛
می خوام بگم حالا فکر کن یه کم دیگه که بزرگتر شیم بفهمیم مرگ هم مث تولد اینجور که می گن و می گفتن ناغافل و الکی و ییهو و کار خدایی و اینا نباشه و واسه از دنیا رفتن مون هم یکی باید یکی دیگه رو بکنه و حالا مراحل اداری! خاص خودش ...
یه جورایی باحال میشه ها ... فکر کن کی باید کیو بکنه !؟ چه جوری !؟ کجان اینا !؟ این دنیان یا اون دنیا !؟ چه ربطی به متوفی مورد نظر دارن !؟ ... خدایی خر تو خر خیلی خوبتری میشه دنیا ...